اگر کسی علاقهٔ فزایندهای به افزایش عمق مهارتهای زبانی خود (یا هر مهارت دیگری که ممکن است داشته باشد) نشان دهد، او را به سیستم تبادل جامعهای ما (معروف به بانک زمان) معرفی میکنیم تا استادی که بهترین پاسخ را برای او دارد را پیدا کند اما هزینهای برای او نداشته باشد.
زمانی که ما شروع به توضیح اصل تبادل خدمات ساعت به ساعت کردیم، یک سوال رایج این بود: “من به دانشگاه رفتم و تمام این تلاشم را در تحصیل و حرفهام گذاشتم، چگونه این ساعت میتواند ارزش یکسانی با ساعت یک کارگر بدون آموزش رسمی داشته باشد؟»
از طریق گفتگوها و ارائه ها، فرد را به دیدن دیدگاهی متفاوت دعوت کردیم. بله، شما درس خوانده اید، اما یک نفر خیابان ها را تمیز می کرد تا شما بتوانید به دانشگاه برسید. کسی مطمئن شد که از آن خیابان های کثیف به وبا مبتلا نمی شوید تا بتوانید فارغ التحصیل شوید.کسی لباسهای شما را شست و غذای شما را پخت… و غیره. شما اصل مطلب را متوجه شدید. تک تک دستاوردهای ما بخشی از فرشی است که تارهای زیادی دارد. بگوسفندهای بسیاری توسط چندین چوپان ماهر برای هر یک از این رشتهها نگهداری شدند؛ و دستان ماهرانهی بافنده نیز را فراموش نکنیم.
بنابراین، ارزش ساعت شما، ارزش اراده شما برای به اشتراک گذاشتن مهارت خود با کسی است که چیزی برای ارائه و به اشتراک گذاری با شما یا هر عضو دیگری از بانک زمان دارد.
سیستم تبادل زمان یا بانک زمان متن بازی که ما استفاده میکنیم، از افرادی تشکیل شده است که خدماتی که میتوانند ارائه دهند را فهرست میکنند؛ از جمله پخت کیک، آموزش زبان، نوشتن پروپوزال پروژه، رانندگی یا حتی انجام مکانیک خودرو.بانک زمان راهی برای گرد هم آوردن افرادی است که می توانند مبادله دانش و خدمات را نه بر اساس یک تراکنش مالی، بلکه بر اساس زمان و اعتماد انجام دهند. این ابتکار به زمان نیاز دارد تا رشد کند و به اندازه دفعات استفاده از آن موفقیت آمیز است. امیدواریم شاهد رشد بانک زمان Živi Atelje DK باشیم.
ارزش کار نامرئی
ما در جامعهای زندگی میکنیم که به هم پیوسته است و میتوانیم سیستمی راهاندازی کنیم که این آگاهی را منعکس کند و اهمیت هر فرد و نحوه ارتباط ما با کل جامعه را تشخیص دهد.
در تولید سرامیکهای جمعی زنان به زنان، کسی که این قطعه را مجسمهسازی میکند نمیتواند بدون حمایت لجستیکی، احساسی و الهامبخش سایر اعضا آن را خلق کند. در آغوش گرفتن، لبخند، و رقص، تهیه چای، قهوه یا غذا، تمیز کردن، انجام کارهای اداری و موارد دیگر – هر تیکه به طور خودکار یک قطعه مشترک است. همانطور که یک زباله جمع کن برای مدرک پزشکی فردی و بهداشت شهر برای سلامت فردی ضروری است، تمام اقداماتی که ما انجام می دهیم نیز به خلق هنر کمک می کند. به همین دلیل است که ما یک سیستم حسابداری افقی و شفاف ایجاد کردیم.
هنگامی که یک شی سرامیکی فروخته می شود، بیشتر پولش به هنرمند یا هنرمندانی می رسد که مستقیماً در ساخت آن مشارکت کرده اند. درصد کمی به سازمان ما، برنامه های آن و صندوق اضطراری می رود. مابقی بین همه افرادی که بیشترین مشارکت را در جمع داشتند بر اساس حضورشان، به اشتراک گذاشته می شود. این شکل از توزیع مشترک، کار نامرئی در آن شی را منعکس میکند.
بنابراین، اگر آن فنجانی را که در ابتدای سفر ما به اینجا تصور میکردید، به خاطر بیاورید، اگر زمانی به نمایشگاهها و بازار ما بیایید و آن را بخرید، پولی که سرمایهگذاری میکنید، به رسمیت شناختن آن ارتباط کلی خواهد بود.