یکپارچه سازی و ادغام؟ یکپارچه سازی؟ اما منظورت چیه

چه اصطلاحی برای استفاده بهتر است؟ «ادغام شدن» یا «شمول یا گنجانده شدن»، حتی «آسیمیله شدن» وارد بحث می شود. فقط بحث معناشناسی نیست. هیچکدام به طور جامع و کامل مناسب نیستند. به دلایل بسیاری، آسمیله شدن، مورد علاقه ما نیست. یک دلیل اینست که این به معنای از دست دادن هر گونه تنوع است. «شمول» به معنای حذف است. دلالت بر این دارد که فرد در یک محیط از پیش تعیین شده و از همین الان پایدار شده گنجانده می شود. این به معنی وجود دربان است – کسی که باید اجازه ورود به این باشگاه را بدهد. «ادغام شدن» نیز ایراداتی دارد. معمولاً مسئولیت یا مسئولیت ادغام شدن در یک جامه، بر عهده شخصی است که تازه وارد است، شخصی که «اخیراً» آمده است. «آنها» باید با «ما» ادغام شوند.

یک داستان کوتاه:
دو دوست، از مردم محلی، با شوق در مورد هم نظر می دادند که چگونه دوست دیگری که در کشور دور دیگری به دنیا آمده بود، “خیلی خوب با محیط جدید ادغام شده است” زیرا اوبسی خوب به زبان کرواتی و با لهجه زاگربی صحبت می کند. آنها مشاهده کردند که او همچنین برخی از رفتارهای مورد پسند را به دست آورده.
اگرچه، نظر آنها به عنوان یک تعریف و تمجید بود، اما پیامدهای سخنان آنها ترسناک و خطرناک است. انگار می گوییم فردی که به خوبی ادغام شده است، کسی است که تقریباً نمی توانید تفاوت را در آن تشخیص دهید. انگار در مورد تقلید کردن است، مناسب برای برجسته نشدن و متفاوت به چشم نیامدن.
انگار می گویند: «شبیه ما باش، مثل ما باش، مثل ما حرف بزن و آنگاه با موفقیت ادغام می شوی».

آنها در خیرخواهی خود، فرضیات خود را در مورد اینکه ادغام شدن یعنی چه؟ چگونه انجام می شود و چه کسانی در این فرآیند دخیل هستند را حذف می کنند. نظر آنها حاکی از این بود که او، تازه وارد، مسئول یادگیری نحوه ادغام موفقیت آمیز است.
آن‌ها به این فکر نمی‌کردند که دوستشان چه چیزی را باید رها کند، از دست بدهد و یا سازش کند تا «به خوبی ادغام شود». آنها به این فکر نکردند که چگونه نظرشان “من” را در مقابل یا حتی علیه او، “دیگری” قرار می دهد. آنها به این فکر نکردند که چگونه در تمام برخوردهای جدید در حالی که بخشی از جامعه سازی، بخشی از یکپارچگی بودند، دگرگون شدند.

در Živi Atelje DK اصطلاح “ادغام” معنای گسترده تر و دگرگون شده ای را در بر می گیرد که همه را در بر می گیرد. در واقع، در ابتدا ما از استفاده از آن طفره می رفتیم و می گفتیم: “ما در مورد آن صحبت نمی کنیم، فقط آن را انجام می دهیم.” اکنون احساس می کنیم که نیاز داریم در مورد آن صحبت کنیم و تجربه خود را در بحث معنایی سهیم کنیم.
در سال 2015 گرد هم آمدیم تا یک جامعه را تشکیل دهیم، متوجه شدیم که همه ما منحصر به فرد هستیم – جای تعجب نیست. البته ما به زبان‌های مختلف فرمان می‌دهیم، میراث، مذاهب یا نظام‌های اعتقادی، امتیازات و قدرت‌های گوناگونی داریم. با گذشت زمان، با به اشتراک گذاشتن دانش، کاوش در جهان، هنر، زندگی، ساختن یک جامعه، متوجه شدیم که همه ما به طرق مختلف، به درجات کم یا زیاد، اما در نتیجه مستقیم تعاملاتمان در حال تغییر هستیم.


هر یک از ما در لحظات مختلفی از زندگی، روابط متفاوتی با گذشته داریم. گاهی اوقات گذشته الهام بخش است. برای بسیاری، گذشته اغلب دردناک و سنگین است. سنگینی که آنها را به افسردگی و اضطراب تیره می کشاند. با این حال، رها شدن از غل و زنجیر گذشته، بال‌ها را قادر می‌سازد تا گسترش پیدا کنند و سپس آینده‌ای بهتر در دسترس باشد. هر یک از ما ادامه می‌دهیم تا تبدیل شویم و تمایل مشترکی داریم که به سوی آینده ساخته شود.


در گذر زمان، با این شیوه در کنارهم بودن، هر کسی به نحوی تحت تأثیر قرار می گیرد. هیچ فرد یا گروه “جدید”ی وجود نداشت که نیاز به ادغام شدن در یک “قدیمی” داشته باشد. تغییر یکسویه نبود – “آن‌ها” تبدیل شدند به چیزی شبیه به “ما” – بلکه انبوهی از روابط متقاطع و همیشه در حال ظهور برای رشد جامعه ما هستند
و بنابراین برای ما – شاید برای شما – منطقی است که یکپارچگی را به عنوان کاری که همه با هم، به طور مداوم، در ایجاد جامعه انجام می دهیم، با تمرکز بر فرآیند، نه آغاز، پایان، نه موفقیت یا شکست انجام می دهیم. ، فقط یک واقعیت، واقعیت زندگی ماست. تحول ما در روابط، از طریق دگرگونی کیمیاگرانه خاک رس درون کوره، چای با آب چشمه، شیشه ذوب شده در آتش مشهود و ظاهر می‌شود. و بنابراین برای ما – شاید هم برای شما – منطقی است که ادغام شدن را به عنوان کاری که همگی باهم انجام می‌دهیم، به صورت پیوسته، در خلق جامعه انجام می دهیم،، با تمرکز بر روی فرآیند، نه یک شروع، نه یک پایان، نه یک موفقیت، یا شکست، فقط یک واقعیت، واقعیت زندگی ما

د ادغام به عنوان فرآیندی که همه را در ایجاد یک جامعه همیشه در حال تکامل درگیر می‌کند، با استفاده از هنر به عنوان ابزاری برای گرد هم آوردن مردم از طریق همراهی متقابل….در سازمان هنری ما، عملکرد تا حدودی شهودی ما در طول سال‌ها بالغ شده و به شیوه‌ای که اکنون فرمول‌بندی‌شده‌تراست تبدیل شده که ما همچنان در آن تحقیق می‌کنیم: ادغام به عنوان یک فرآیند که همه را در ایجاد یک جامعه در حال تکامل درگیر می‌کند، و از هنر به عنوان ابزاری برای گرد هم آوردن افراد از طریق همراهی متقابل استفاده می کند.